اطلاعات

اطلاعات

ابن سینا:
برخی چنان سرگرم میراث علمی گذشتگانند که فرصت مراجعه به عقل خود را ندارند و اگر هم فرصتی دست آورند حاضر نیستند اشتباهات و لغزش های آنان را اصلاح و جبران کنند.

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تئوری احساسات اخلاقی» ثبت شده است

آدام‌ اسمیت‌ کوشش‌ فراوانی‌ به‌ عمل‌ آورد تا تمامی‌ رفتارهای‌ انسان‌ را بر پایه‌ نفع‌ شخصی‌ توجیه‌ کند. در این‌ نظریه‌ «توسعه»، تنها آن‌ او صفات‌ اخلاقی‌ که‌ در جهت‌ تأمین‌ «منافع‌ شخصی» عمل‌ می‌کنند، خوب‌ هستند. مناقشه‌ «اسمیت» با «ماندویل» که‌ صفاتی‌ از قبیل‌ جاه‌طلبی، ثروت‌اندوزی‌ و لذت‌ گرایی‌ را رذایل‌ اخلاقی‌ و عیوب‌ بشری‌ معرفی‌ کرده‌ بود، موضع‌ او را درباره‌ معیار «فعل‌ اخلاقی» به‌ خوبی‌ روشن‌ می‌کند. «جرمی‌ بنتام» که‌ نظراتش‌ در فلسفه‌ اخلاقی، تأثیر فراوانی‌ در مبانی‌ اخلاقی‌ مکتب‌ سرمایه‌داری‌ و «توسعه‌ لیبرال» داشته‌ است، در این‌ مسئله‌ با اسمیت، هم‌ عقیده‌ است. وی‌ در نوشته‌ خود تحت‌ عنوان‌ «مقدمه‌ای‌ بر اصل‌ اخلاقیات‌ و قانون‌گذاری» می‌گوید: «طبیعت، نوع‌ بشر را تحت‌ حاکمیت‌ دو سلطه‌ی‌ اصلی‌ قرار داده‌ است؛ رنج‌ و لذت. تنها به‌ خاطر آنهاست‌ که‌ می‌توانیم‌ بگوئیم‌ چه‌ باید انجام‌ دهیم، همچنانکه‌ می‌توانیم‌ تعیین‌ کنیم‌ که‌ چه‌ انجام‌ خواهیم‌ داد. آنها در تمام‌ اعمالی‌ که‌ انجام‌ می‌دهیم، تمام‌ چیزهایی‌ که‌ می‌گوییم‌ و تمام‌ آنچه‌ به‌ آن‌ می‌اندیشیم، ما را برگرفته‌اند.»

به‌ این‌ ترتیب، به‌ جای‌ تمامی‌ آرمان‌ها و اصول‌ اخلاقی، فقط‌ یک‌ اصل، آنهم‌ «فایده‌گرایی‌ ماد‌ی»، مورد پذیرش‌ «توسعه» به‌ سبک‌ سرمایه‌داری‌ است، و همین‌ اصل، ماهیت‌ هر مسئله‌ اقتصادی‌ را تعیین‌ می‌کند، چنانکه‌ ویلیام‌ جونز می‌گوید: «رنج‌ و لذت، بدون‌ شک، اهداف‌ نهایی‌ همه‌ محاسبات‌ اقتصادی‌ برای‌ حداکثر کردن‌ لذت‌ است. و همین‌ امر، مسئله‌ اقتصادی‌ را تشکیل‌ می‌دهد.» در واقع‌ به‌ اتکای‌ همین ‌اصل‌ بود که‌ آدام‌ اسمیت‌ قاعده ‌کلی‌ و جهان‌شمول‌ خود درباره‌ نظم‌ طبیعی‌ حاکم‌ بر رفتار انسان‌ها را ارائه‌ نمود و بدون‌ آن‌ بخش‌ زیادی‌ از تئوری‌های‌ علم‌ اقتصاد خصوصاً‌ تحلیل‌های‌ اقتصاد فرد، موضوعیت‌ خود را از دست‌ می‌دهند. به‌ این‌ ترتیب، روشن‌ است‌ که‌ نظریه‌پردازان‌ «توسعه» لیبرال‌ ـ سرمایه‌داری، با این‌ توجیه‌ که‌ اینگونه‌ اخلاق، در واقع، تفسیری‌ از عینیت‌ طبیعت‌ آدمی‌ است‌ و از هیچ‌ ایدئولوژی‌ مذهبی‌ ماورای طبیعی‌ اخذ نشده‌ است، بر جدایی‌ وظایف‌ «علم‌ اقتصاد» از «اخلاق‌ و قضاوت‌های‌ ارزشی»، تأکید می‌ورزند. به‌ بیان‌ دیگر، آنان‌ با پذیرش‌ این‌ مبنا که‌ رفتار انسان‌ها از یک‌ قانون‌ غریزی‌ تبعیت‌ می‌کند، وظیفه‌ علم‌ اقتصاد را صرفاً‌ تبیین‌ پدیده‌ها و رفتارهای‌ اقتصادی، آن‌گونه‌ که‌ «هست»، و نه‌ آن‌گونه‌ که‌ «باید باشد»، می‌دانند. بنابراین‌ بحث‌ و بررسی‌ درباره‌ «وضعیت‌ مطلوب» یک‌ پدیده‌ و یا رفتار، آنگونه‌ که‌ «باید باشد»، عملاً‌ به‌ زیان‌ منافع‌ عمومی‌ نیز خواهد بود. رابینر می‌گوید: «ما باید محکم‌ به‌ فکر علوم‌ اقتصاد طبیعی‌ بچسبیم، که‌ عبارت‌ از سیستمی‌ متشکل‌ از توصیفات‌ تعمیم‌ یافته‌ در باب‌ تأثیرها و حرکت‌ها در دنیای‌ روابط‌ اقتصادی.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ دی ۹۲ ، ۱۹:۵۳
العبد

آدام‌ اسمیت‌ قبل‌ از انتشار کتاب‌ «ثروت‌ ملل»، در کتاب‌ معروف‌ خود، «تئوری‌ احساسات‌ اخلاقی»، انگیزه‌ همدردی‌ را مهم‌ترین‌ عامل‌ حفظ‌ نظم‌ اجتماعی‌ و منافع‌ عمومی‌ معرفی‌ کرده‌ بود. در این‌ کتاب‌ او روح‌ همدردی‌ و نوع‌دوستی‌ را ناظر بی‌طرفی‌ معرفی‌ می‌کند که‌ فعالیت‌های‌ پراکنده‌ افراد را به‌ سمت‌ یک‌ نظم‌ اجتماعی‌ راهنمایی‌ می‌کند. اما وی‌ پس‌ از آشنایی‌ با عقائد فیزیوکرات‌ها در مسافرت‌ به‌ فرانسه، در معروف‌ترین‌ اثر خود، «ثروت‌ ملل»، تجدید نظر کرده‌ و انگیزه‌ خودخواهی‌ و نفع‌ طلبی‌ شخصی‌ را جایگزین‌ انگیزه‌ همدردی‌ نمود. درباره‌ تضاد و یا سازگاری‌ این‌ دو عقیده‌ اسمیت، دو دیدگاه‌ ارائه‌ گردیده‌ است. گروهی‌ مانند برخی‌ اقتصاددانان‌ آلمانی، این‌ دو عقیده‌ را در تضاد با یکدیگر می‌دانند و آن را دلیل‌ عدم‌ انسجام‌ فکری‌ اسمیت‌ می‌دانند و در مقابل، گروه‌ دیگری‌ با این‌ توجیه‌ که‌ «ثروت‌ ملل»، انگیزه‌ «همدردی» را فراموش‌ نکرده‌ بلکه‌ آن‌ را تنها با انگیزه‌ «تعقیب‌ نفع‌ شخصی»، ممکن‌ می‌داند، تلاش‌ نموده‌اند تا میان‌ عقائد اسمیت‌ در دو کتاب، سازگاری‌ ایجاد کنند. به‌ هر ترتیب، آنچه‌ به‌ عنوان‌ یک‌ جریان‌ غالب‌ وارد اقتصاد گردید، نظر اسمیت‌ در کتاب‌ ثروت‌ ملل‌ بود و ما عقائد او را به‌ همین‌ دلیل، بررسی‌ خواهیم‌ نمود.

در قانون‌ طبیعی‌ که‌ فیزیوکرات‌ها کشف‌ کرده‌ بودند، منافع‌ خصوصی‌ و فردی، نقش‌ برجسته‌ داشت. اسمیت‌ نیز انگیزه‌ خودخواهی‌ و نفع‌ شخصی‌ را قاعده‌ عام‌ و جهان‌شمولی‌ می‌داند که‌ بر تمام‌ رفتارهای‌ اقتصادی‌ انسان‌ حاکم‌ است. فرد همواره‌ در جستجوی‌ نفع‌ شخصی‌ خویش‌ و تمایل‌ او به‌ بهزیستی‌ ماد‌ی، انگیزه‌ نیرومندی‌ است‌ که‌ از گهواره‌ تا گور، همراه‌ اوست. وی‌ با تأکید مبالغه‌آمیز بر انگیزه‌ خویشتن‌پرستی‌ و تعقیب‌ نفع‌ شخصی، ما در صدد برمی‌آید تا انگیزه‌های‌ نوع‌دوستی‌ و همدردی‌ با دیگران‌ و حتی‌ مسئله‌ نجات‌ غریق‌ را هم‌ ناشی‌ از حس‌ خود خواهی‌ شخص‌ معرفی‌ کند. به‌ گفته‌ او: «کسی‌ که‌ برای‌ نجات‌ دیگری‌ از خطر غرق‌ شدن‌ خود را در همان‌ خطر می‌اندازد نه‌ بخاطر آن‌ است‌ که‌ در ذهن‌ او دفاع‌ از جان‌ دیگران، اصلی‌ اخلاقی‌ مطلق‌ است‌ بلکه‌ مثلاً‌ بدین‌ دلیل‌ است‌ که‌ می‌ترسد در غیر اینصورت‌ به‌ بزدلی‌ یا عدم‌ همدردی‌ با هم‌نوع‌ متهم‌ گردد، شاید هم‌ گمان‌ می‌کند از این‌ راه‌ سود مستقیمی‌ عاید او می‌شود یا آن‌ که‌ فردی‌ که‌ در خطر غرق‌ شدن‌ است‌ در فرصت‌ دیگری‌ خدمتی‌ مشابه‌ برای‌ او انجام‌ خواهد داد.»

اسمیت‌ کارکردن‌ بخاطر نفع‌ عامه‌ را یک‌ پندار ظاهری‌ و خالی‌ از واقعیت‌ می‌داند و می‌گوید: «... من‌ هرگز از کسانی‌ که‌ بخاطر منافع‌ عامه، تجارت‌ می‌کنند، چندان‌ چیزی‌ ندیده‌ام، در واقع‌ چنین‌ نیتی‌ در بین‌ بازرگانان‌ معمول‌ ‌نیست‌[و در مواردی‌ هم‌ که‌ چنین‌ باشد] با چند کلمه‌ می‌توان‌ آنان‌ را از این‌ نیت‌ منصرف‌ کرد!.» جرمی‌ بنتام‌ که‌ نظرات‌ اخلاقی‌ او مبنای‌ اخلاقی‌ مکتب‌ لیبرال‌ - سرمایه‌داری‌ را شکل‌ داده‌ است، مشابه‌ اسمیت‌ معتقد است‌ که: «ما فقط‌ یک‌ وظیفه‌ داریم‌ و آن‌ جستجوی‌ بالاترین‌ لذت‌ ممکن‌ است‌ و مسئله‌ رفتار انسان، فقط‌ مسئله‌ تعیین‌ این‌ است‌ که‌ چه‌ چیزهایی‌ بیشترین‌ لذت‌ را به‌ انسان‌ می‌بخشد.» این‌ عقیده‌ اسمیت‌ و بنتام‌ در شکل‌ دادن‌ به‌ دکترین‌ توسعه‌ لیبرالی‌ و نظریه‌های‌ اقتصاد جدید، فوق‌العاده‌ مؤ‌ثر بود و هم‌اکنون‌ بسیاری‌ از فروض‌ ‌اساسی‌ اقتصاد کلاسیک‌ جدید مانند فرض‌ «تعقیب‌ حداکثر مطلوبیت» در نظریه‌ رفتار مصرف‌کننده‌ و «حداکثر سود» در نظریه‌ رفتار تولیدکننده، مبتنی‌ بر همین‌ عقیده‌ است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۲ ، ۲۳:۱۱
العبد